کد مطلب:74712 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:361
توانمندی در دین 2- و حزما فی لین دوراندیشی با نرمخویی و سازگاری 3- و ایمانا فی یقین ایمان و اعتقادی در مرحله ی یقین و منزه از شك و تردید 4- و حرصا فی علم حریص در تحصیل دانش 5- و علما فی حلم آمیزنده ی دانش و بردباری (كه علم و حلم دو بال پروازند) 6- و قصدا فی غنی میانه روی در هنگامه ی بی نیازی و ثروت 7- و خشوعا فی عباده خضوع و خشوع در عبادت 8- و تجملا فی فاقه آبرومندی، هنگام تنگدستی 9- و صبرا فی شده صبر و بردباری در بحران سختی 10- و طلبا فی حلال، جستجوگر مال حلال 11- و نشاطا فی هدی پرتحرك و پرتلاش در راه هدایت مردم [صفحه 13] 12- و تحرجا عن طمع دوری از آز و طمع 13- یعمل الاعمال الصالحه و هو علی وجل انجام كارهای شایسته بدون آلایش به غرور و خودپسندی، و همواره ترسان از عدم پذیرش عبادات. 14- یمسی و همه الشكر و یصبح و همه الذكر، روز را با سرمایه یی از شكر به پایان مبرد. و صبح را با یاد خدا آغاز می كند. 15- یبیت حذرا و یصبح فرحا: حذرا لما حذر من الغفله و فرحا بما اصاب من الفضل و الرحمه و از سوی دیگر، شب را چون غافلان یكدنده نمی خوابد، بلكه گاهی لذت شب زنده داری و ذكر خدا، او را از بستر جدا می كند، و این شب زنده داری نشاط صبحگاهی او را نمی گیرد،ترس و نگرانی او از آنست كه در دامچاله ی غفلت سقوط كند، و از آنكه فضل و رحمت الهی شامل حال اوگردد، شادان است. 16- ان استضعبت علیه نفسه فیما تكره لم یعطها سولها فیما تحب اگر چشم پوشی از گناهان بر او سخت و سنگین آید، مقاومت می كند تا به خواسته های نامشروع تن در ندهد و ارزش و شخصیت خود را لكه دار نسازد. 17- قره عینه فیما لا یزول، و زهادته فیما لا یبقی روشنی چشم او در ماندگاریهاست، یعنی دوراندیشی و جهان بینی وسیع او مانع از فریبایی دنیا، و زیبائیهای آنست و به خاطر دستیابی به لذتهای زودگذر دنیا، زندگی ابدی خود را تباه نسازد. 18- یمزح الحلم بالعلم و القول بالعمل. بردباری و شكیبایی را با دانش می آمیزد و گفتار را با كردار. [صفحه 14] 19- تراه قریبا امله آمال و آرزوی او را كم می بینی، و شخصیت او از فرورفتن در رویای طلایی دور است. 20- قلیلا زلله لغزش او نیز اندك است. 21- خاشعا قلبه دل او خاشع است و در ترنم دایم یاد خدا و پیوستن به جهان بی نهایت. 22- قانعه نفسه انسانی قانع و چشم و دل سیر است. 23- منزورا اكله از پرخوری می پرهیزد و اسیر شكم و رفاه طلبی نیست. 24- سهلا امره امورات او سهل و ساده می گذرد. 25- حریزا دینه دین او محكم و پابرجاست و در برابر سیل خروشان توطئه های شیطان و هوای نفس، چون كوه استوار است. 26- میته شهوته بر شهوات خود مسلط است و بر آن اسب سركش، لگام تقوی زده است. 27- مكظوما غیظه خشم خود را فرو می خورد و بر نیروی غضب خویش مسلط است و می داند كجا از آن استفاده كند. 28- الخیر منه مامول از او امید خیر دارند و از شرش در امانند. [صفحه 15] 29- ان كان فی الغافلین كتب فی الذاكرین و ان كان فی الذاكرین لم یكتب من الغافلین اگر در جمع غافلان قرار گیرد از یادآوران خواهد بود و جو را به نفع حق و عدل دگرگون سازد و اگر در جمع یادآوران باشد راه غفلت نپوید و از موقعیت مناسبت سوءاستفاده نكند. 30- یعفو عمن ظلمه و یعطی من حرمه از كسانیكه بدو ستم كردند درمی گذرد و بر آنكه او را محرم كرده است، دست كرم می گشاید. 31- و یصل من قطعه با آن كس كه خویشاوندی او را بریده است، صله ی رحم می كند. 32- بعیدا فحشه لینا قوله ساحت قدس او را از فحش و بدزبانی دور است و زبانی نرم و مهربانانه دارد. 33- غائبا منكره حاضرا معروفه كار ناپسند از او دیده نشود، بلكه خوبی های او زبانزد است. 34- مقبلا خیره مدبرا شره او به كارهای خیر و خوب روی آورد و از شر و بدی بپرهیزد. 35- فی الزلازل وقور در شدائد و سختی ها، بااستقامت و مقاوم است. 36- و فی المكاره صبور و فی الرخاء شكور در مشكلات، بردبار و در رفاه، سپاسگذار. 37- لا یحیف علی من یبغض و لا یاثم فیمن یحب بر آنكه خشم گیرد، زیاده زوی نكند و دوستی با كسی، او را به گناه نیندازد. 38- یعترف بالحق قبل ان یشهد علیه [صفحه 16] پیش از آنكه «علیه» او شهادت دهند، به حق اعتراف می كند. 39- لا یضیع ما استحفظ در امنتداری سخت كوش است، سهل انگاری و بی تفاوتی روا نمی دارد كه خیانت است. 40- و لا ینسی ما ذكر یاد خدا و تحصیل رضایت او، كه همواره باید در دیدگاهش باشد، از یاد نمی برد. 41- و لا ینابز بالالقاب دیگران را با لقب های زشت و ناروا نخواند. 42- و لا یضار بالجار به همسایه ضرر نزند. 43- و لا یشمت بالمصائب مصیبت زدگان را شماتت نكند. 44- و لا یدخل فی الباطل و لا یخرج من الحق. در امور لغو و باطل قدم ننهند، و از چهارچوب حق هم خارج نشود. 45- ان صمت لم یغمه صمته و ان ضحك لم یعل صوته اگر از سخن لب فرو بندد، غمگین نشود كه سكوت او مصلحت و مفید است و اگر چهره به خنده بگشاید به قهقهه نرسد. 46- و ان بغی علیه صبر حتی یكون الله هو الذی ینتقم له اگر بر او ستم كنید صبر و دفاع كند ولی انتقامه نگیرد و مقابله ی بمثل نكند و آن را به خدا واگذارد. 47- نفسه منه فی عناء و الناس منه فی راحه خود را در راه خدا و بندگان او به رنج و تعب اندازد تا مردم از سوی او در راحتی و رفاه باشند. [صفحه 17] 48- اتعب نفسه لآخرته و اراح الناس من نفسه خود را به خاطر آخرتش در رنج نگه می دارد، تا دیگران در سایه امنیت و آسایش قرار گیرند. 49- بعده عمن تباعد عنه زهد و نزاهه و دنوه ممن دنا منه لین و رحمه. كناره گیری او از افراد، برای پاكی و پارسایی است، معاشرت او با دیگران نیز موجب رحمت و مهربانی خواهد بود. 50- لیس تباعد بكبر و عظمه و لا دنوه بمكر و خدیعه. دوری او از مردم بعلت كبر و غرور نیست، همانطور كه نزدیك شدن و ارتباط او از مكر و فریب سرچشمه نمی گیرد.
1- فمن علامه احدهم: انك تری له قوه فی دین
صفحه 13، 14، 15، 16، 17.